امروز به جز نمایشگاه ماشین ، که رفتیم و پای من تاول زد ... فقط خاطره ی بخور بخور داشتم و بس ...

یعنی خوردم هــــــــــــا! ساندویچ کره مربا ، نون سبزی خونگی ، چای ، میوه ، پلو مرغ و جوجه کباب ، دوباره چای ، هندونه ، چیپس با ماست موسیر ، چیپس و پنیر دست پخت داداشی ، سوپ مرغ و رشته ، کوکو سبزی ...

خاطره از این خوشمزه تر چی باشه دیگه

جمعه ها همه چی تعطیله حتی رژیم ...

آهان راستی عصمت دوباره پیام داد اما اصلا به اون یکی نمی خوام فکر کنم که هر چی خوردم می پره!

فردا صبح زود باید برم بخش ICU بیمارستان فارابی (کارورزی جدید _ بخش انکولوژی تموم شد).

لباس هامو شستم اما فرصت نشد اتو کنم در نتیجه فردا از سحر باید بیدار بمونم

یادم باشه خودمو وزن کنم ببینم چقدر از زحماتم هدر رفته