سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام ...

بی مقدمه بگم این روزهایی که گذشت و ننوشتم چی شد :

طرحم تمدید شد . به مدت 15 روز بنده رو به یکی از مناطق محروم به نام قلعه آقا حسن فرستادند . بعد از 15 روز نتایج استخدامی اومد و من در کمال ناباوری رتبه اول آزمون استخدامی رو آورده بودم !

از نیمه مرداد تا نیمه شهریور درگیر کلاس های بازآموزی و دریافت گواهی نامه های لازم برای شروع کار جدید بودم .

از 14 شهریور کار جدید شروع شد .

قرار بود درس بخونم برای ارشد ، که نخوندم .

فعلاً افتادم توی یه سیاه چاله (درون خودم) روزها رو سپری می کنم و نمی فهمم چطوری میگذره . 

احساس می کنم روزها رو بیهوده پشت سر میذارم و دارم عمرم رو از دست میدم.

درونم یک غم ناشناخته دارم و از هر چیزی که در دنیای بیرون ذره ای بوی غم داره گریزونم ... حتی از این ماه ... از محرم ...




تاریخ : دوشنبه 94/8/4 | 8:42 عصر | نویسنده : Nurse | نظر

  • آنکولوژی | اخبار وب | تیم بلاگ