سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدتی بود هوس سِت کرم و قهوه ای داشتم اما چون خیلی ولخرج شده بودم گفتم در ازای عمل به یک قول بخرمش و این شد که بعد از 6 ماه قولی که به خودم داده بودم رو عملی کردم و این سِت ( کیف ، کفش ، روسری ، مانتو و شلوار ) که توی عکس بالا هست رو خریدم . شاید کمی عکسش کم کیفیت باشه چون عکسامو معمولاً داداشی میگیره و edit می کنه ایندفعه خودم این کارو کردم.

 

پ.ن :

این دزده دست از سر ما بر نمیداره !
آخه بعضی کاراش هم مسخره ست ! مثلاً الان همسایه اومده میگه درب ماشینش رو باز کردن و یه شیشه ضد یخ برداشتن ! آخه ضد یخ ارزش دزدیدن داره ؟!
پمپ آب چند روز هست کار نمی کنه من مدام به امیر میگم برو نگاه کن ببین اصلاً پمپی وجود داره میگه آره شاید سوخته ! امشب مدیر ساختمون اومده بود واسه یه موضوع دیگه که امیر مجبوراً رفت سراغ پمپ ، وقتی برگشت گفت پمپ ما از برق کشیده شده بود ! میگم امیر شاید باورت نشه ولی من چند روز قبل از کم شدن فشار آب و این اوضاع، کچل (همسایه طبقه پایین) رو دیدم که رفته بود توی اتاقک پمپ ها ...
حالا من هی میگم همه این دردسر ها به خاطر کچل هست هی اینا میگن نه ! آقا من به این مشکوکم تا وقتی هم مطمئن نشم و دزد واقعی دستگیر نشه نمی تونم دلمو از این شک پاک کنم . آخه همه کاراش با این اوضاع می خونه ! اصلاً چرا درست قبل از کم شدن فشار آب من باید کچل رو اونجا ببینم ؟!هان؟!
میگم چقدر هم بدشانسه که هر وقت داره یه کار یواشکی انجام میده من سر و کله م پیدا میشه !پوزخند




تاریخ : یکشنبه 91/10/3 | 7:0 عصر | نویسنده : Nurse | نظر

  • آنکولوژی | اخبار وب | تیم بلاگ