گاهی اینقدر بهت میگن خوشگلی که باورت میشه !
2pm: رفتم آرایشگاه موهامو مرتب کردم . خیلی توی روحیه م اثر داشت . بعد از ظهر هم نوبت دکتر دارم .
21pm : گاهی اوقات خیلی ناخودآگاه با افراد جدیدی آشنا میشی که انرژی مثبتی دارند و ازشون لذت میبری .
این روزها زیاد وقت ندارم یک فرصت کوچیک که گیرم میاد سعی می کنم تمام کارهای عقب مونده رو انجام بدم و نهایت استفاده رو از اون فرصت ببرم .
مثلاً همین امروز ، ماه ها بود که از آخرین نوبتی که برای مرتب کردن موهام به آرایشگاه رفته بودم می گذشت. آرایشگر همیشگی خودم مدتی قبل عمل جراحی داشته و هنوز نمی تونست به کار و شغلش برگرده . منم بعد از کلی پرس و جو بالاخره آدرس یه آرایشگر خوب رو از درسا جون گرفتم . آرایشگر یه خانم خیلی جوون بود که تقریباً حدود سن خودمو داشت خیلی خوش برخورد و توی کارش خبره بود . سالن آرایش تمیز ، خوشکل و مجهزی داشت و من واقعاً از خودش و کارش خوشم اومد .
کار عقب مونده دومم این بود که باید برای یک مشاوره پوست و مو به دکتر متخصص همیشگی خودم آقای دکتر مستوفی مراجعه می کردم که متأسفانه یا خوشبختانه ایشون ایران تشریف نداشتن ! اما یک متخصص تازه کار ، جوون و با استعداد رو به عنوان جانشین خودشون گذاشته بودن که پاسخگو بیمارهاشون باشه . از این خانم دکتر سارا هاشم زاده خیلی خوشم اومد و از طرفی خیلی خوشحال بودم که دارم از یک خانم دکتر مشاوره میگیرم چون اینطوری چه موقع معاینه و چه موقع شرح حال دادن خیلی راحت تر از همیشه بودم .
.: Weblog Themes By Pichak :.