اینجا حیدریه ، ما نشستیم توی مصلی منتظر شروع دعا و نماز عید فطر ...

یه خانمی پشت سرم نشسته با همون لهجه خراسانی برای بغل دستیش میگه که یادش شده قرصش رو بخوره . بغلی هم در جوابش میگه اینجا اورژانس هست شاید داشته باشن . بعد ادامه میده قرص فشار می خوای ؟ جواب میده : نِه مُو تب مالت دِرُم (نه من تب مالت دارم) . چشمام از حدقه زد بیرون وااااای با خودم میگم حالا درسته تب مالت از انسان به انسان منتقل نمیشه ولی راضی نیستیم شما با این حالتون توی یه محیط پر ازدحام زیر این آفتاب ...!!!

...

الان به نظر شما وقتی من امام جماعت رو قبول ندارم حتی ازش متنفر هم هستم نمازی که دارم پشت سرش می خونم درسته ؟!

...

دلم می خواست نماز عید رو شهر خودم باشم  

...

طبق معمول یه نفر میکروفون چسبیده به دستش و چونه ش گرم شده داره چرند میگه ...

...

ساعت 7 و نیم هست هنوز تازه از بلندگو اعلام می کنه یه نکته بگم که بعد بریم سراغ نماز !!! دستش درد نکنه از ساعت 6 معطلیم تازه می خواد یه نکته بگه بعد نماز !

...

نماز تموم شد و خطبه ها شروع شد .

همه دارند زیراندازهاشون رو جمع می کنن که برن . مامان برای چندتاشون توضیح میده که خطبه ها جزء نماز هست و نمازشون بدون خطبه ناقص میشه . انگار خودشون می دونن ولی با یک لبخند جواب میدن : خوب مردها دارن میرن چی کار کنیم !

خانوم جلویی زیر اندازش رو تکان میده و همه گرد و خاکش رو توی ریه های ما و چند نفری که نشستیم می کنه ! با ناراحتی میگم : خانوم آروم ! تکان نده اون زیر انداز رو ! نمی بینی ما رو اینجا ؟! (مامان هم با من همراهی کرد) . در جواب یه لبخند تحویل داد و زیر اندازش رو محکم تر تکاند !

خدایاااااااااااااااا! من نمی تونم و نمی خوام بین این مردم بی شعور و بی فرهنگ زندگی کنم !

خدا جون کمک کن همسرم کارش درست بشه و بتونه بیاد مشهد اونجا با هم زندگیمون رو شروع کنیم نه توی این خراب شده !

نمی دونم بابا از این شهر و مردمش چی دیده که اینقدر پابندش شده !

نه اینکه مردم مشهد همشون با فرهنگ باشن ها! ولی اینقدر بزرگ هست که هر گوشه اون فرهنگی داره و آدم می تونه اونجایی زندگی کنه که مردمش هم سطح خودش باشن .

...

از مامان می پرسم کِی برمی گردیم مشهد ؟ مامان میگه صبحونه رو بخوریم حرکت می کنیم . منم به مسعود پیام میدم که آماده بشه .

...

وای نفس نفس نفس ، آخیش برگشتیم مشهد . هیچ جا وطن آدم نمیشه ...

 




تاریخ : یکشنبه 91/5/29 | 2:28 عصر | نویسنده : Nurse | نظر

  • آنکولوژی | اخبار وب | تیم بلاگ