شده تا حالا یک باره فازت مثبت بشه و از روزهایی که پشت سر گذاشتی پشیمون بشی؟ اونوقت نفهمی چی شد که اینطوری شد و با خودت بگی چطور میشه وقتی که داری خیلی از مثبت بودن دور میشی دوباره یه چیزی تو رو به سمتش میکشه؟
مدام بهش فکر می کنی و فکر می کنی و فکر می کنی ...
یهو یه احساسی بهت دست میده که یکی مراقبته ، یکی داره نگاهت می کنه ، یکی هست که حواسش به کارهایی که می کنی هست ، یکی شبیه مادر یا پدر که تا میبینه فرزندش داره منحرف میشه بهش هشدار میده و اگه کله شقی کنه به کار اشتباهش ادامه بده از روی محبت و دلسوزی که نسبت بهش داره حتی تنبیه ش هم می کنه ... شاید یه چیزی شبیه همون سیلی روزگار که البته فکر می کنم با اون خیلی متفاوته.
این روزها انگاری سیلی خوردم ... سیلی که دردش هم شیرینه هم تلخ ... می دونم که از روی دلسوزی بوده ...
مهم نیست حال و روز امروزم چطوری هست فقط دلم می خواد اون کسی که مراقبمه ، خدا باشه
خدا جونم هیچوقت نذار به جایی برسم که مستحق سیلی باشم
.: Weblog Themes By Pichak :.