سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گاهی با خودم میگم :

چه دنیای مزحکی !

توی دوران بچگی و نوجوونی هیچ وقت یک پرستار رو از نزدیک ندیدم ،همیشه دوست داشتم یه روز یکی از اون پرستارهای  که "روز پرستار" توی تلویزیون و رسانه های مختلف با یک لبخند روی لبشون نشونشون میدن رو از نزدیک ببینم و چند جمله ای از خودش و کارش بپرسم ...

اینطور نشد ...

و حالا ...

حالا خودم یکی از اونها شدم ، وارد دنیای پرستاری شدم بدون اینکه اراده کنم ! و از همون روز اول جز سختی و دردسر و تحقیر چیزی از اطرافیانم ، بعضی از مردمم و بعضی از مسئولین ندیدم !

با دیدن لبخند بیمارم خندیدم و شاد شدم و از ناراحتی و دردش رنج کشیدم و گاها اشک ریختم ...

و استرس و اضطراب روز و شب آرومم نگذاشته و نمیذاره !

...

چه دنیای مزحکی !




تاریخ : شنبه 89/7/17 | 12:10 صبح | نویسنده : Nurse | نظر

  • آنکولوژی | اخبار وب | تیم بلاگ