وبلاگ :
*پروانه هاي بي پروا *My Diary*
يادداشت :
عاشق رانندگي شبانه ...
نظرات :
4
خصوصي ،
10
عمومي
پارسي يار
: 0 علاقه ، 2 نظر
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
بهار
شما بفرما تخم بلدرچين اونم 7 تاااااااااااااااااااا
ماشالا !!!!!!
ميگم لاغر شدي واسه همين رژيم سفت و سختته عزيزم .
بعدشم برعکس تو من اصلا رانندگي تو شب رو دوست ندارم صبح زود بيشتر دوست دارم تو خلوتي و خنکي برونم اونم نه اروما به قول زهره تو بن بستم دلم ميخاد 120 تا برم . البته الان با پرايد خيلي دوست ندارم رانندگي رو ولي با 206 که بودم يهو تو اتوبان مسير خونه و بيمارستان چشم ميفتاد رو کيلومتر مي ديدم دارم 150 تا ميرم آي حال مي داد البته تا بابک و بابا نبودنا وقتي اونا باشن از رانندگي بدم مياد از بس نق مي زنن !!!!!!!!
راستي مليح دستور کامل پخت اون نون و روغن رو بي زحمت از مامانت بپرس بهم بگو منم خيلي دوست دارم اروم اروم بعضي مواد غذائي رو خودم درست کنم مثلا خيلي دلم ميخاد تو باغچه سبزيجات و بادمجون و گوجه و خيار و از اين چيزا بکارم . تا ببينم خدا چقدر کمکم مي کنه ....
پاسخ
=)) من که رژيم ندارم خوب ! ميگم که همينطوري يهو کم شده وزنم . فکر کنم قبلاً تا حد انفجار مي خوردم :دي . البته يه کوچولو گاهي ورزش مي کنم . من رانندگي صبح زود که هوا باروني باشه رو خيلي خيلي دوست دارم . اون نون و روغن رو خودم ياد بگيرم ميام پستش مي کنم . مامان قول داده در اولين فرصت بهم ياد بده . آره منم عاشق کاشتن سبزيجات هستم . مامان يه باغچه کوچولو داره که هر چي بگي توش پيدا ميشه ! عاشقشم ... :)