
منم کلآ از آرايش زياد خوشم نمياد...
البته چون صورتم گاهي جاي جوش روش هست پنکيک رو استفاده ميکنم و گاهي هم فقط همون ضد آفتاب...
اما در مورد اينکه گفتي واسه شوهر و اينا
من مي گم آدم اينقدر بايد به خودش مطمئن باشه که بدونه شوهرش با همون حالت مرتب معموليش هم خوشش مياد و نيازي نيست آدم اينقدر هميشه با آرايش باشه که کلآ حالت عاديش فراموش شه!!!
اينکه شوهر دل داره و اين ها درست اما دليل نميشه که الا و بلا منو با آرايش بخواد ببينه!!
در مورد خانم هاي بيرون از خونه هم از نظر من همون چشم پاک بودن و نجابت مرد کافي هست که چشمش طرف کسي نره.
بارها شنيديم که فلاني چه زن خوشگلي داشته و همه حسرت خوشگلي زنش رو مي خوردن اما مثلآ به منشي ش که نه حتي نسبت به زنش ، نسبت به يه زن معمولي هم هيچي نداشته ديد بد داشته!!
يعني به نظر من اينکه جامعه بده و يهو همسرم اونا رو ميبينه و هوايي ميشه توجيه درستي واسه آرايش داشتن نيست!
در مورد ليلي و مجنون هم يه شعر هست که ميگه:
به مجنون گفت روزي عيب جويي
که پيدا کن به از ليلي نکويي
که ليلي گرچه در چشم تو حوري ست
به هر جزيي ز حسن او قصوري ست
حرف عيب جو مجنون برآشفت
در آن آشفتگي خندان شد و گفت
اگر در ديده مجنون نشيني
بغير از خوبي ليلي نبيني
تو کي داني که ليلي چون نکويي ست
کز او چشمت همين بر زلف و رويي ست
تو قد بيني و مجنون جلوه ناز
تو چشم و او نگاه ناوک انداز
تو مو بيني و مجنون پيچش مو
تو ابرو او اشارتهاي ابرو
دل مجنون ز شکر خنده خون است
تو لب مي بيني و دندان که چون است
کسي کو را تو ليلي کرده اي نام
نه آن ليلي ست کز من برده آرام
اگر مي بود ليلي بد نمي بود
تو را رد کردن او حد نمي بود