واسه خودم کار درست نمي کنم اينا کارايي هست که ديگران از من انتظار دارن . ميگي چي کار کنم؟ خودخواه باشم ؟ وقتي کاري از من بر مياد بگم نمي تونم و خودمو بزنم به اون راه ؟ وقتي يه نفر مي خواد که يه اميد براش درست کني تو دريغ مي کني ؟ نسرين خيلي ناراحت بود . من کاري از دستم بر نميومد . فقط مي خواستم يه کوچولو خوشحالش کنم و چيزي که دوست داره براش تهيه کنم که احساس کنه مهمه و احساس کنه اينطوري نيست که کسي بهش اهميت نده. خوب اونم خيلي کسي رو نداره که بعضي کارها رو براش انجام بده. اگه مي دونستي وضعيت روحي و موقعيتش رو شايد تو بودي بيشتر از اين براش وقت ميذاشتي . مسعود هم خيلي درگيره و احساس مي کنم واقعا بعضي کارها رو نمي دونه چطوري بايد پيش ببره . چون من از وقتي مدرسه مي رفتم درگير تحقيق و ... مي شدم و از همون اول اونو اصولي بهم ياد دادن بهتر مي تونم به کاراي تحقيقي نظم بدم اين فقط به خاطر اينه که من تمرين بيشتري داشتم نه چيز ديگه . از طرفي توي کامپيوتر سرعت و پيشرفتم بيشتره . مسلما کارهاي کامپيوتري پايان نامه ش رو با سرعت بيشتر و به نحو بهتري مي تونم انجام بدم . خوب مسعود هم بايد کار کنه هم پايان نامه ش رو آماده کنه از طرفي به دلايلي نمي تونه درست تمرکز کنه . وقتي يه نفر مثل من رو داره فکر مي کني بايد از کي کمک بگيره ؟ راستش من بيشتر از اون از اين پايان نامه لعنتي خسته شدم . خوب اگه بخوام تموم بشه بايد يه کاري بکنم مگه نه؟! غير از اين دوتا کار ، کار ِ ديگه اي هم بوده که فکر مي کني خودم براي خودم درست کردم ؟! در مورد سوال آخرت ، شايد آره اما متأسفانه نه به اندازه اي که من سعي مي کنم :( بيشتر وقت ها به خودم دلگرمي ميدم که شايد خواسته هاي من اينقدر بزرگه که از توانايي اطرافيانم خارجه و من نبايد از کسي انتظاري داشته باشم . هر چند ته دلم مي دونم که خواسته هام اونقدرها هم بزرگ نيست ...:(((( اما بهتره سر خودم شيره بمالم ...