• وبلاگ : *پروانه هاي بي پروا *My Diary*
  • يادداشت : نميشه که نميشه !
  • نظرات : 1 خصوصي ، 14 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    چه خطرناک شدي تو مليحه

    من از بي نظمي و نا مرتب بودن خيلي بدم مياد ... گاهي وقتا بدجوري خسته ميشم ... کلي خونه رو مرتب ميکنم ، اونوقت داداشم مياد فوتبال بازي ميکنه تو خونه و همه جا رو بهم ميريزه ... طفلي مامانم بعضي اوقات ديگه خسته ميشه ... ولي فکر کنم برم سرخونه زندگيم هميشه خونم مرتب باشه ... چون آقا محسن هم همکاريش خوبه :)

    ولي آشپزي زياد ياد ندارم و حوصله شو ندارم ... اما اين روزها چون ميخوام تواناييمو نشون بدم به بقيه ، شور و شعف و ذوق زدگي زيادي مصرف ميکنم

    القصه اين که زياد خودتو درگيرش نکن ... بذار حسابي خونه بهم بريزه ... بعدش پاشو مرتب کن ... اونوقت از اون تميزي و نظم لذت مي بري. ..

    ماه رمضان هم خب چون طولانيه آدم بي حال ميشه ... منم خيلي از کارام مونده که با تايم خواب و بازارم جفت نميشه .... ان شاءالله که موفق باشي .. به آقا امير هم سلام برسون ... تولد ِ همسر بنده هم 26 تير بيد

    پاسخ

    فاطمه جون اينکه خسته بشي با اينکه نتوني تحملش کني خيلي فرق مي کنه! خوبه که آدم حداقل از آشپزي و شست و شو و جارو کشي و ... اگه لذت نمي بره اذيتش هم نکنه .اصلا بحث من به هم ريختگي خونه نيست . صحبت من اينه که نمي تونم با اين برنامه ها و خونه داري کنار بيام!