• وبلاگ : *پروانه هاي بي پروا *My Diary*
  • يادداشت : کاش خوبي ها بيشتر از بدي ها بود
  • نظرات : 0 خصوصي ، 15 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام . بابا من اعتراض دارم هر کار مي کنم نمي تونم واسه پست جديد تو پيام بذارم چرا ؟
    اصلا موس که ميره روش هيچ تغييري نمي کنه که بشه بازش کرد . اين دفعه چندمه که تو وب تو چنين مشکلي واسه من پيش مياد . آقا ببينيد ايراد از کجاست من ميخام کامنت بذارم کامنت دونيم داره مي ترکه خوب ......
    پاسخ

    به اعصاب خودت مسلط باش گلم. اين همه آدم کامنت گذاشتن خوب چي کار کنم نمي توني؟! يه کم صفحه رو بالا پايين کن شايد درست بشه! تو که اعصابت ضعيف تر از منه فدات شم!

    اگه آدم از شرايط کارش راضي نباشه واقعا روح و روان آدمو بعد يه مدت فرسوده مي کنه خستگي جسمي با استراحت برطرف ميشه اما خستگي روحي ...
    پاسخ

    درسته
    منم دلم گرفته مليحه جوني، زياد هم گرفته اما خب مجبوري زندگي کني پس شاد باش
    سلام.با چندين پست جديد بروزم و منتظر حضور و نظر زيباتون
    سلام . بابا من جواب اون پستاي اولي که گذاشته بودي رو گفتم نوشتم نه جديدا رو عزيزم .
    حالا برو ببين کي حالش خوب نيست جيييييييگرررر
    پاسخ

    قبلي ها رو که خونده بودم و جواب داده بودم!!!!!!!

    سلام لحظاتي را مهمان کلبه ودرد دلهايت بودم وچه زيبا مي نويسي خانم پرستار .خسته نباشيد

    درجوار بارگاه رضوي دعاگويتان خواهم بود

    حق يارتون

    پاسخ

    عليک سلام . متشکرم . سلامت باشيد و موفق

    با سلام و احترام

    مطالب پربازديد و خوب خود را (جهت استفاده ديگر کاربران سايت) به پايگاه خبري تحليلي حفا نيوز ارسال کنيد در ضمن کد بنر حفا نيوز را نيز جهت نمايش در وب وزين خود قرار دهيد و ما را در اين راه ياري کنيد

    با تشکر

    <a href="http://www.hefanews.ir/" target="_blank"><img src="http://www.hefanews.ir/wp-content/uploads/2011/09/hefanews2.gif" width="120" height="240" border="1"></a>


    سلاممممممممم

    خوبي شما؟
    آقا مسعود خوبن؟ (از بس بهار هي گفت آقا مسعود ، منم ياد گرفتم

    )

    خيلي تعريف کرد از شما و اون شب...

    جريان ژيانم گفت..کلي خنديديم...

    ايشالا بيان اصفهان ببينيمتون از نزديک

    پاسخ

    اي بابا اين ژيان چه مشهور شد! خوب بود نگفت اون بنده خدا کي بده والا اسمشم طفلي مشهور ميشد! بهار جون لطف دارند . شما که اومدي مشهد افتخار ملاقات ندادي . حالا چشم ما اومديم مزاحمتون ميشيم
    سلام مليحه جون . توي وبلاگ خودم کلي جواب نوشتم وقت کردي برو بخون . ولي در مورد ايستادن درست کردن با روحيه لطيفي که تو داري خيلي واست سخت ميشه داغون ميشي بخصوص که تازه کاري . يه دست صدا نداره مليحه جون . ولي بهرحال انشالا که به خواسته هات برسي و مطمئن باش اخلاص و نيت پاک آدم رو به همه جاهاي خوب مي رسونه گلم . سلام من و بابک رو به آقا مسعودم برسون . قربان شما ...
    پاسخ

    الان ميرم مي خونم . آره منم خودم احساس مي کنم اعصاب اين کارا رو ندارم . تا بتونم سعي مي کنم بعد از طرح از علوم پزشکي بيام بيرون . سلامت باشيد . فداي شما ...
    + پرستار كوچولو (سميه) 


    سلام دوست قديمي و همراه هميشگي من

    هيچي سخت تر از اين نيست تو دنيايي که مشغولي به اين جا برسي....حالا فرقي نميکنه که مهندس باشي يا دکتر يا همين پرستاري خودمون

    پرستاري دنياي قشنگي ميمونه اگه بذارن قشنگ بمونه!

    متاسفانه من هم دچار اين وضعيت شدم و دنيايم را تغيير دادم.

    تا کسي وارد دنياي پرستاري نشه نميتونه حس و علاقه ي ما رو نسبت به اين رشته درک کنه،اما کاش ميذاشتن اين علاقه هميشگي باشه.

    برات بهترين ها رو آرزو ميکنم

    پاسخ

    آخ سميه جون کجايي عزيزم ... دلم واسه نوشته هات يه ذره شده ... . واي سميه دردي کشيدم که نمي دوني ...


    به به مليحه جون مهربون شنيدم خيلي مهمون نواز و شيطوني. دستت درد نکنه بهار کلي تعريفت رو مي کرد. خوش به حالتون کنار امام رضا (ع) هستين البته از اين بابت ما هم بهره منديماااااااااا ولي خب

    ممنون مليحه جون بابت لينک کنکور رو هم که ديگه چي بگم اسمش روشه : کن کوووووووووووووووووورررررررررر

    پاسخ

    به به باران جون شيرين زبون . مهمان نواز که نه فقط سعي مي کنم وظيفم رو انجام بدم . شيطون هم نمي دونم والله !!! بهار جون لطف دارند . مجاور آقا بودن مهم نيست کاش زائر خواسته ي آقا باشيم . لينک که تشکر نمي خواد گل من ، من نوشته هات رو خيلي دوست دارم وقتي لينکت رو داشته باشم راحت تر مي تونم سر بزنم ، آدرست رو هم گم نمي کنم .
    + مريم 

    سلام

    وب جالبي داري شما دانشجويي؟؟

    مگه يه دانشجو ميتونه تو بيمارستان کار کنه؟؟

    لطفا توضيح بديد.

    پاسخ

    دانشجوي سال آخر هستم . بله ما بعد از ترم 6 ديگه درسهاي تئوريمون تموم ميشه و کارآموزي هاي تمام بخش ها رو هم گذرونديم. يعني اطلاعات تئوري و عملي تکميل شده . در سال آخر پرستاري فقط کارورزي داريم يعني اينکه مانور بيشتري روي دانسته هامون توي عرصه و بالين ميديم و مهارتمون تکميل ميشه . بعد از ترم 5 به ما اجازه ي کار دانشجويي ميدن (به شرط اينکه تعداد واحد خاصي رو با معدل قابل قبولي گذرونده باشيم) بايد بتونيم مجوز لازم رو تهيه کنيم که براي اينکار بايد نامه اي از مدير گروه و معاون آموزش دانشگاه ببريم که ما اين تعداد واحد رو با اين معدل گذرونديم و همينطور حراست و رياست بيمارستان هم بايد ما رو بپديره و صلاحيتمون رو تاييد کنه. بعد بهمون مجوز کار ميدن( براساس يه سري معيارها محل کار رو هم مشخص مي کنن. يعني اينکه کدوم بخش از بيمارستان کار کنيم). در ابتدا يک هفته به طور آزمايشي کار مي کنيم اگر سرپرستار و سوپروايزر بيمارستان از کارمون راضي بودند و مهارتمون رو تاييد کردند تا پايان تاريخ مجوز مي تونيم مشغول به کار بشيم ( تاريخ مجوز قابل تمديد هست). البته توجه داشته باشيد که کار دانشجويي هيچ ارزش مادي نداره و صرفا براي مهارت بيشتر هست. حقوقي که به دانشجو داده ميشه در حدي هست که هم هزينه اي براي رفت و آمدش متقبل نشه و هم يه انگيزه ي کوچيک باشه براي کاري که مي کنه .( هرچند که به اندازه ي يک پرستار و گاها خيلي بيشتر از پرسنل رسمي ازش کار مي کشن!)
    سلام خانوم خانوماي گل . حال شما چطوره ؟ چطوريد با زحمتاي ما ؟ آقا مسعود خوبن ؟ بهشون خيلي خيلي سلام برسونيد . در مورد پستت اون روز هم بهت گفتم راست ميگن که عادت کردند . آخه از بس ديدند بي تفاوت شدند . همه که مثل تو روحيه لطيف ندارند ولي خوب کاري کردي که اومدي بيرون چون وقتي يه چيزي با روحيات آدم سازگار نباشه کم کم آدم رو داغون مي کنه . انشالا يه روزي برسه که وجدان کاري حرف اول رو توي هر کار و شغلي بزنه .
    پاسخ

    سلام عزيز دلم . خوبم ممنون . چه زحمتي ؟! شما رحمتيد . به قدري اون شب به من خوش گذشت با شما که اندازه نداره . راجع به وجدان کاري : يکي از همکارها بهم گفت خوب تو که مي دوني اشتباهه وايستا و درستش کن ، همينطوري ميريد کنار که آدمهاي بي وجدان ميدون ميگيرن. نمي دونم ولي نمي خوام اعصاب و زندگيم رو خراب کنم که حالا درست بشه يا نه . کار من نيست . شايد بعدها رفتم مديريت خوندم که دستم به جايي برسه و مثلا توي مقامي مثل مترون بيمارستان بتونم کاري بکنم. نمي دونم حالا فعلا مجبورم پرستار باشم . سعي مي کنم توي اين چندسال حداقل هيچ کاري که نکنم وظيفه ي خودمو درست انجام بدم
    سلام/با چند تا مطلب آپم...............بدو بيا.
    سلام/ممنون که به وبم سر زدي و نظر گذاشتي ./شرمنده دير اومدم آخه تازه برگشتم.